آفاق

خداوند راه را کوتاه می کند ؟!

جمعه, ۸ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۲۷ ق.ظ

آیت الله قوچانی نقل می کنند: همان موقع که آقای بهجت در نجف مشغول تحصیل و تهذیب نفس بودند عدّه ای که مطالب عرفانی را قبول نداشتند نامه ای برای پدر آقای بهجت می فرستند و در مورد ایشان بدگویی می کنند و می گویند ممکن است فرزندت از درس و بحث، خارج شود. پدر بزرگوار ایشان نامه ای برای آقای بهجت می نویسد که من راضی نیستم جز واجبات، عمل دیگری انجام دهی، حتی راضی نیستم نماز شب بخوانی.آقای بهجت می فرماید:وقتی نامه ی پدرم به دستم رسید،خدمت آقای قاضی(ره) رسیدم و نامه را به ایشان نشان دادم. ایشان فرمودند: شما مقلد چه کسی هستید؟ گفتم : من مـقلد آیـت الله سـید ابوالـحسن اصـفهانی (ره) هستم. ایـشان فرمودند: باید بروید از مرجع تقلیدتان بپرسید. آقای بهجت(ره) می فرماید: من نزد آقا سید ابوالحسن اصفهانی (ره) رفتم و از ایشان کسب تکلیف کردم، ایشان فرمودند: باید حرف پدرت را اطاعت کنی. از آن موقع به بعد آقای بهجت سکوت می کنند و چیزی نمی گویند. در سکوت مطلق فرو می روند و حتی برای خرید، از خادم مدرسه تقاضا می کنند تا این کار را برای ایشان انجام دهد؛ چرا که سخن گفتن از واجبات نیست و کار و فعل مباحی می باشد.ایشان گاهی اوقات اجناس مورد نیاز خود را روی کاغذ می نوشتند و به مغازه دار می دادند. ایشان خیلی کم در کوچه و خیابان رفت و آمد می کردند و تمام این کارها به خاطر این بود که می خواستند از یک دستور پدرشان اطاعت کنند؛ اما خداوند راه را کوتاه می کند چون برای خدا ، حرف پدر را اطاعت می کند.

[ پرده نشین (صاحبدلان 1) ، نشر هنارس ، 1392 ]

نظرات  (۱)

۰۸ بهمن ۹۵ ، ۰۶:۵۷ منتـــظر المـهـدی۳۱۳
متشکرم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.