آفاق

۴۱ مطلب با موضوع «گفت و شنود» ثبت شده است

 آقایان باید مراقبه کنند، باید مراقبت کنند خودشان را از صبح تا عصر ، باید مراقب خودشان باشند. نفس انسان سرکش است. یک آن از آن غافل بشویم (نعوذ بالله) انسان را به کفر می کشد. شیطان راضی نیست به فکر ما، او کفر ما را می خواهد، او می خواهد همه را منتهی کند به کفر ، منتها از معاصی کوچک می گیرد و کم کم وارد می کند در بزرگتر ، کم کم بالاتر ، تا برسد به آنجا که خدای نخواسته انسان را اصلاً از اسلام منحرف کند. آقا ، از خودتان باید مراقبت کنید، از اول صبح که از خواب پا می شوید یا اول اذان یا عشا یا قبل از اذان که پا می شوید از خواب طویل، باید مراقب خودتان باشید.

[ امام خمینی-ره ، صحیفه نور، ج 1، ص 124]

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۶ ، ۰۲:۴۰

تصادف!

تصادف

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۱۷

sms

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۶

روحانی برو

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۵۰

دروغ

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۳۶


گفت: زیان 3 هزار میلیارد تومانی سهامداران بورس مربوط به بانکی است که مدیران آن حقوق‌های کلان و نجومی دریافت می‌کردند.
گفتم: خب! برای این کارشان چه توضیحی دارند؟
گفت: توضیح درست و درمانی که ندارند ولی احتمالا خواهند گفت؛ همانطور که یک بانک ممکن است سود فراوانی کسب کند، زیان فراوان هم برای بانک طبیعی است!
گفتم: ولی چند ماه قبل برای این بانک سود 2 هزار میلیاردی اعلام کرده بودند و ملت هم به خاطر سوددهی آن سهام بانک را خریداری کرده بودند.
گفت: سود که فقط در مبلغ آن نیست، همین اندازه که «سهامدار» شده‌اند برایشان یک دستاورد خواهد بود!
گفتم: چه عرض کنم؟ یارو از قنادی شیرینی کشمشی خرید ولی دید یک دانه کشمش هم در شیرینی‌ها نیست. به قناد اعتراض کرد و قناد با قیافه حق به جانب گفت؛ مرد حسابی! مگر وقتی شیرینی ناپلئونی می‌خری درون هر شیرینی یک ناپلئون هست؟!

منبع متن

۵ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۵۹


گفت: «عادل الجبیر»، وزیر خارجه آل‌سعود گفته است؛ «ایران در منطقه تنش ایجاد می‌کند و البته، صبر ما هم اندازه‌ای دارد»!
گفتم: خونه خرس و بادیه مس؟ حالا این چلغوز هم رجز می‌خواند؟
گفت: باید پرسید؛ مثلا اگر صبر آل‌سعود تمام شود، قرار است چه غلطی بکند؟!
گفتم: چندین سال است که به عنوان پادوی آمریکا همه دلارهای نفتی و امکانات خود را برای مقابله با سوریه و یمن و ایجاد داعش و قتل‌عام زنان و کودکان بی‌دفاع به کار گرفته‌اند ولی هیچ غلطی نتوانسته‌اند بکنند.
گفت: مشکل آل‌سعود فلک زده این است که از بس که ناجوانمرد و خبیث هستند، هیچ آدم‌ حسابی که سرش به تنش بیارزد آنها را تحویل نمی‌گیرد.
گفتم: حیوونکی‌ها!... می‌گویند، یک جوجه‌تیغی بدجوری گریه می‌کرد، پرسیدند؛ چه شده؟ گفت؛ هیچکس حاضر نیست مرا بغل کند!

متن از کیهان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۴۵


گفت: آقای صالحی بار دیگر تاکید کرده است که آمریکا به تعهدات خود در برجام عمل نکرده است.
گفتم: آقای جهانگیری هم گفته است بانک‌های خارجی با ایران همکاری نمی‌کنند.
گفت: آقایان ظریف و عراقچی هم که گفته بودند تحریم‌ها فقط روی کاغذ برداشته شده است.
گفتم: آقای سیف هم که گفته بود دستاورد برجام تقریبا هیچ بوده است.
گفت: پس چرا این مدعیان اصلاحات و اعتدال و روزنامه‌های‌ زنجیره‌ای اینهمه درباره دستاوردهای برجام داد سخن می‌دهند، یعنی نمی‌دانند یا خودشان را به ندانستن می‌زنند؟
گفتم: چه عرض کنم؟!
گفت: البته یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای نوشته است برجام دستاوردهای زیادی داشته!  ولی نباید خیلی درباره آن سخن گفت!
گفتم: حالا دیگه!... معلمی که سر کلاس چند ساعت پشت‌سرهم حرف زده بود بعد از پایان حرفش به دانش‌آموزان گفت؛ ببخشید، ساعت نداشتم! و یکی از دانش‌‌آموزان گفت؛ آقا اجازه! ساعت نداشتید، تقویم که داشتید!

kayhan.ir

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۱۴


گفت: امیر قطر مراسم روز ملی این امیرنشین را با ابراز نگرانی از سقوط حلب و تحت عنوان همبستگی با حلب، لغو کرد!
گفتم: اگر منظورش همبستگی با مردم حلب بوده است که آنها با آزادی حلب از چنگ تروریست‌ها خلاص شده‌اند.
گفت: ای عوام! امیر قطر و پادشاه آل‌سعود در حمایت از تروریست‌ها سنگ تمام گذاشته بودند و حالا که تروریست‌ها لت و پار شده‌اند، حق دارند عزا بگیرند، چون هم میلیارد‌ها دلارشان هدر رفته و هم برای مقابله با نیروهای مقاومت نتوانسته‌اند هیچ غلطی بکنند.
گفتم: چه عرض کنم؟!
گفت: حیوونکی‌ها دلشون به کمک‌ها و حمایت‌های آمریکا و اسرائیل خوش بود ولی حالا متوجه شده‌اند که بدجوری کلاه سرشون رفته و سنگ روی یخ شده‌اند و خود آمریکا و اسرائیل هم حال و روزی بدتر از نوکرانشان دارند.
گفتم: یارو توی راهروی اتوبوس دو تا دستش را به کمرش زده و ایستاده بود. یکی از مسافران بهش گفت؛ مرد حسابی! دستهاتو بنداز، اینهمه جا رو اشغال کرده‌ای! و طرف نگاهی به دستهاش کرد و با ناراحتی گفت؛ پس هندونه‌ها کو؟!

متن: کیهان

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۵ ، ۱۹:۵۰

در بازار غیررسمی مدت‌ها بود که مردم واحد پول تومان را حاکم کرده بودند و با آگاهی نسبت به هر کالایی می‌دانستند چه رقمی را بازگو کنند.

به عنوان مثال در بخش خواربار عنوان می‌شد که یک کالا دارای قیمت ده تومان است و همه می‌دانستند منظور ده هزار تومان است.

در بخش خودرو نیز همین ده‌تومان با عنوان میلیون عنوان می‌شود و در بخش مسکن نیز گفته می‌شود ۳۰۰ تومان و همه می‌دانند که منظور ۳۰۰ میلیون تومان است.

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۵:۵۳