آفاق

۲۹۲ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

اگر بیماری به گونه‌ای باشد که علاوه بر بیمار، دیگران را نیز در معرض خطر قرار دهد، عقل انسان حکم می‌کند که باید بیماری را از بین برد و لو به کشته شدن او بیانجامد.

برخی می‌گویند: چه تفاوتی بین بیماری‌های روحی و جسمی وجود دارد که اگر کسی بیماری جسمی دارد به پزشک مراجعه می‌کند و پزشک، تنها راه درمان را برایش مشخص می‌کند و دیگر پاسبانی بر او نمی‌گمارند که حتما داروها را به موقع مصرف کند، اما کسی بیماری روحی داشته باشد، شلاق می‌خورد. در بیماری روح هم ما باید بیمار به پزشک روح معرفی کنیم و او تنها باید راه درمان برایش روشن کند، نه این‌که او را مجازات کنیم. زیرا تفاوتی بین بدن و ذهن و روان وجود ندارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۴

زیارت یکی از دلپذیرترین اتفاق هایی است که می تواند روح خسته آدمی را در ساحل دریای کرامت و بزرگی یک انسان مافوق بشر، آرامش بخشد. زیارت و توسل به اولیاء الله یک رسم مذهبی است که در بیشتر ادیان مورد پذیرش قرار گرفته، اما گاهی محل پرسش و شبهه برخی افراد قرار می گیرد. سیره بزرگان و علما در زیارت اهل بیت(علیهم السلام) پاسخگوی این پرسش ها و شبهات است.

روایت امروز ما از زیارت امام هشتم(علیه السلام) مربوط به ارادت فیلسوف و مفسر بزرگ جهان اسلام، علامه طباطبایی(ره) است.

1-زمانی نویسنده مشهوری بوسیدن ضریح امامان(علیهم السلام) و این قبیل احترام نهادنها را سرزنش میکرد. وقتی سخن او را به علامه طباطبایی در حرم رضوی(علیه السلام) عرض کردند، ایشان فرمود: «اگر منع مردم نبود، من از دم مسجد گوهرشاد تا ضریح، زمین را میبوسیدم.»

2-روزی در صحن حرم امام رضا(علیه السلام) شخصی به علامه عرض کرد: «از راه دور آمدهام و میخواهم دست شما را ببوسم.» علامه فرمود: «زمین صحن را ببوس که

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۶ ، ۲۰:۱۶

تربیت صحیح در پیوندهای مستحکم عاطفی میان پدر و مادر و فرزندان ریشه دارد و این پیوند با رشته نگاه محبت آمیز پدر و مادر به فرزند بیش از پیش استحکام و استواری می‌یابد، از این رو پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نگاه از روی مهر پدر به چهره فرزندش را عبادت شمرده است.

در میان کانی‌ها و سنگ‌های با ارزش وقتی جست‌وجو می‌کنیم، الماس را از همه باارزش‌تر می‌بابیم. در میان اعضای بدن انسان نیز چشم جایگاهی ویژه دارد، تا جایی که اگر کسی از جایگاه ارزشمندی نزد ما برخوردار باشد، او را چشم خود دانسته یا روی چشم خود می‌نشانیم و...

همین چشم با این ارزشمندی و منزلت چنانچه به چیز ارزشمندی دوخته شود، ارزش الماس نیز به آن افزوده شده و ارزشی صد چندان خواهد یافت(همان گونه که اگر آنچه بدان نگریسته می‌شود ناشایست یا مورد خشنودی خداوند نباشد، بی ارزش بلکه ضد ارزش خواهد شد. آن وقت است که خاک ارزشش از چنین نگاهی بیشتر است. در این نوشتار به موضوع نگاه از زاویه نخست خواهیم پرداخت؛ یعنی نگاهی که می‌تواند بسیار ارزشمند باشد.)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۶ ، ۱۹:۰۳

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۶ ، ۲۲:۳۹

 اگر ارتباط با خدا پیدا کردی، از تمام ارتباطها بی نیاز می شوی. مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاسِ اگر ارتباط با خدا درست شد، ارتباطهای انسانی هم درست می شود. کلک و حقه بازی، کاری را درست نمی کند. ما نمی گوییم از مردم کناره گیری کنید و معتزل باشید، بلکه در اجتماع باشید و برای رضای خدا کار کنید. در اجتماع بیایید و ناراحتی های اجتماع را ببینید و بچشید.

[ شهره آفاق ، آیت الله بهاء الدینی ، نشر هنارس ،1390 ، ص44 ]

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۶ ، ۰۸:۵۱

در زمستان سال 64 پادگان شهید مدنی دزفول محشری شده بود از رزمندگان. جایی مثل"پادگان دوکوهه " در اندیمشک و " ابوذر" در سر پل ذهاب که قبل از عملیات از هزاران نفر پر شده بود. و حالا با فرا رسیدن موسم عملیات ، هشت گردان پیاده با ظرفیت نیرویی کامل ، مهیای رزم بودند و در یک صبحگاه دل انگیز و لطیف در محوطۀ اصلی پادگان اجتماع کرده بودند چون قرار بود فرمانده کل سپاه به آنجا بیاید. فرمانده لشکر انصار ، حاج مهدی کیانی از تبلیغات خواسته بود یکی از بسیجی ها به عنوان نمایندۀ عموم رزمندگان لشکر به فرمانده سپاه خیر مقدم بگوید. همه ذهنشان معطوف به یک بسیجی با اخلاص به نام “حمید هاشمی ” بود. وقت موعود

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۵۷

 ما باید اهل محاسبه باشیم ، هرچند اهل توبه نباشیم و تدارک نکنیم ،خودِ محاسبه مطلوب است . اگر بدانیم فلان روز حسینی و فلان روز یزیدی هستیم، بهتر از این است که اصلاً ندانیم یزیدی هستیم یا حسینی. سر انجام ممکن است روزی به خود بیاییم و بخواهیم تدارک کنیم. با توجه به عیوب خویش و اصلاح آن ها ،فرصت رسیدگی به حساب هر روز خود را نداریم،چه رسد به حساب مردم !

( امیر المؤ منین علیه السلام در خطبه 176 نهج البلاغه می فرماید : ) « أفضَلُ النّاسِ مَن شَغَلَتهُ مَعایِبُهُ عَن عُیوبِ النّاسِ »

[ خوشا به حال آن کس که عیب خودش، او را از پرداختن به عیبهاى مردم باز دارد. ] به فکر خود باشیم ، خود را اصلاح کنیم . اگر به خود نرسیدیم و خود را اصلاح نکردیم ، نمی توانیم دیگران را اصلاح کنیم.

[ آیت الله بهجت ، رحمت واسعه ، قم ، البهجة ، چاپ ششم ،1395 ، ص 172 ]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۴۹

حدیث راجع به بندگی است که چه کنیم که بنده بشویم؟

حضرت امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: « الْعُبُودِیَّةُ خَمْسَةُ أَشْیَاءَ » به پنج چیز عمل کنید بنده خدا می شوید.

اول : " خَلَاءُ الْبَطْنِ " شکم انسان از حرام خالی باشد. از حلال هم پر خوری نکند. اندرون از طعام خالی دار / تا در او نور معرفت بینی . در حلال و حرام وسواس بشوید. در نجاست و طهارت وسواس نشوید.

دوم : وَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ ؛ قرائت قرآن . قرآن زیاد بخوانید. حدیث دارد که چرا در شبانه روز پنجاه آیه قرآن نمی خوانید؟

سوم : وَ قِیَامُ اللَّیْلِ . سحرها بلند شوید. هر که سحر ندارد / از خود خبر ندارد . این (شعر) عالی است. قدری زودتر بخوابید و قبل از اذان بلند شوید. نمی دانید سحر چه خبر است.

چهارم : وَالتَّضَرُّعُ عِنْدَ الصُّبْحِ؛ وقتی می خواهند اذان صبح را بگویند،بنا کند به گریه کردن و تضرع ،به یاد گناهانش بیفتد،به یاد اینکه عمرش را به بطالت صرف کرده بیفتد . بگوید: خدایا، اگر در این حال بمیرم چه کنم؟... خدا می داند که گاهی اوقات قلب من تیر می کشد می گویم : ای خدای من، اگر با این حال ، امروز بمیرم چه کنم. حالم را عوض کن بعد مرا ببر. من هنوز آماده نشده ام . تضرع و گریه زاری خیلی خوب است. دیده اید بچه وقتی گریه می کند ، دل پدر رحم می آید زود به او پول می دهد . ماهم اگر در خانه خدا گریه کنیم خدا به ما رحم می کند. پنجم : وَالْبُکَاءُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ؛ انسان از ترس خدا گاهی گریه کند که آیا خدا مرا می آمرزد یا نمی آمرزد؟ ...انسان باید همیشه بین خوف و رجا باشد.

[ بررسی گناهان کبیره در مواعظ و کلام حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی -ره چاپ پنجم ، صص 70 تا 72 ]

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۹۶ ، ۲۳:۴۳

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۶ ، ۲۰:۳۷

هستند افرادی که امام زمان علیه السلام نزد آنها می آید. مثل آسیّد کریم پینه دوز. صاحبخانه آسیّد کریم او را جواب کرد،جا گیرش نیامد،به همین خاطر صاحبخانه اثاثیۀاو را توی کوچه ریخت . آن موقع گل و برف و باران هم بود . یکی از مواردی که امام زمان علیه السلام پیش آسیّد کریم می آید همین جا بود. امام زمان تشریف می آورند و می پرسند : «آسید کریم چیه؟چرا ناراحتی؟»آسید کریم عرض می کند:«آقا خودتان که می دانید، احتیاج به گفتن ندارد. صاحبخانه جواب کرده و شما خودتان می دانید.» حضرت علیه السلام می فرمایند: « اگر طالب ماهستی، باید این گرفتاری ها را تحمّل کنی . به خودت فشار نیاور، اعصابت را ناراحت نکن. این ناراحتی ها را تحمل کن. خانه نداشتن مصیبتی است. » وقتی حضرت این سخنان را می گویند،

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۶ ، ۱۵:۰۰