آفاق

۲۹۲ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است


 
به داد زدن نیست؛... لقمه حرام مانع استجابت دعاست...

( از سخنان آیت الله مجتهدی تهرانی -ره)

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۶ ، ۱۹:۵۸
به گزارش اویس، شهید مهدی صابری ۱۴ فروردین‌ماه سال ۱۳۶۸ در مشهد مقدس متولد شد. شهید و خانواده‌اش پس از مدتی به قم نقل‌مکان کردند و دوره نوجوانی را در این شهر مقدس سپری کرد. دوره جوانی را با قبول شدن در رشته زمین‌شناسی کاربردی دانشگاه شروع کرد. با هجوم تروریست های تکفیری به حرم حضرت زینب (س) برای جهاد به سوریه سفر کرد و به تیپ فاطمیون پیوست. او پس از مدتی گردانی با نام حضرت علی‌اکبر (ع) تأسیس کرد. گردانی که با آن آسمانی شد
۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۵۱

شب چرا به صبح می‌رسد؟ چرا به روشنی می‌رسد؟ چون سیر می‌کند ، چون حرکت می‌کند.
ما هم مثل شب‌ایم ، تاریک و ظلمانی هستیم . اگر در راه خدا سیر کنیم، سلوک کنیم ، حرکت کنیم ، ما هم به صبح و روشنایی می‌رسیم و هر چیزی برای ما روشن خواهد شد.
این است که قرآن کریم می‌فرماید :
سیر کنید ، حرکت کنید ، نایستید ، ساکن نباشید ، راه بیفتید ؛ البته در مسیر حق .

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۵۶

 آقا شیخ مرتضی زاهد دوست داشت تا در روزهای جانسوز شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام از کلمات و الفاظی برای سینه زنی استفاده کند که تأیید و رضایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام را در برداشته باشد. به همین خاطر در یکی از سالها متوسل به ائمه اطهار علیهم‌السلام می‌شود و بعد، شبی در عالم خواب، خود را در کربلای امام حسین علیه‌السلام مشاهده می کند. در میان خیمه های مصیبت زده امام حسین علیه‌السلام این کلمات را به او القا می‌کنند و او نیز شروع به گفتن این کلمات می کند که: « هذا عزاکَ یا حسین / روحی فداکَ یا حسین» اما همراه با القای این کلمات، یک سوز عجیبی نیز به آقا شیخ مرتضی داده می‌شود و از آن سال به بعد، به محض اینکه در روزهای تاسوعا و عاشورا با همان لحن و صدای معمولی، از دهانش خارج می‌شده ‌است که: « هذا عزاکَ یا حسین / روحی فداکَ یا حسین » یک سوز و گداز غیر عادی و بسیار شدیدی به جان مردم می‌افتاده است و هر شنونده‌ای با هر معرفت و مرامی، به شدت منقلب و گریان می‌شده ‌است.» او که عمری با عشق و سر سپردگی به مولایش امام حسین علیه السلام سرکرده غریب نیست اگر حضرتش علیه السلام نیز کریمانه کسی را به سراغش بفرستد. یکی از تجّار تهران از دنیا رفته بود و فرزندانش تصمیم گرفتند جنازه‌اش را به کربلا انتقال دهند و آنجا دفن کنند. اما موفق به گرفتن اجازه از دولت عراق و ایران برای این انتقال نمی‌شدند و مجبور شدند پدرشان را در ایران به خاک بسپارند. او که دفن می‌شود به فاصله‌ی چند روز اجازه‌ی حمل جناز به کربلا ، به دست فرزندانش می‌رسد و این همزمان می‌شود با ارتحال شیخ مرتضی زاهد رحمه الله علیه . فرزندان آن تاجر اجازه نامه را به خانواده‌ی شیخ مرتضی می‌دهند و جنازه‌ی ایشان پس از انتقال به کربلا در صحن حضرت اباالفضل(علیه السلام )‌ به خاک سپرده می‌َشود.

[زاهد العلما – زندگی نامه آیت الله شیخ مرتضی زاهد-، حسین حاجی حسینی ، انتشارات مطیع، 1394 ،ص 26 و ص67 ]

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۶ ، ۲۱:۳۳

🔸میپرسد چرا شیعه علی(ع) هستی؟! چرا مقدسات و اسوه تو حضرت علی است؟!

 🔹میگویم: کجای عالم چنین شخصی سراغ داری؟بگو تا شیعه اش شوم!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۰۰

🌺 امشب شب تغییر در ضرب المثل هاست
🌺هر چه گدا کاهل بود، آقا کریم است  

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۵۹

 

 
سلام ما به تو باداى خدیجه کبرى
نخست همسر خوش طینت رسول خدا
هزار رحمت حق بر راوان پاک تو باد
درود ما به تو باد، به جنت الماوى

وفات حضرت خدیجه (س) تسلیت باد
 

*******
کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن
گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن
بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن
جامه ختم رسالت شد بر اندامت کفن

وفات حضرت خدیجه (س) تسلیت باد
 

*******
گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت
شد روان از دیده‌اش بر چهره اشک ماتمت
ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر
در هجوم سنگ‌ها جان محمّد را سپر

وفات حضرت خدیجه (س) تسلیت باد
 

*******
بر محمّد از همه زن‌های عالم خوب‌تر
مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر
بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست
بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست

وفات حضرت خدیجه (س) تسلیت باد
 

*******
ما به تو گریان، تو را لب در جنان پر خنده باد
همچو جان در قلب یاران خاطراتت زنده باد
شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۱۴

حاجات بزرگ

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۳۶

 ما در دنیا و آخرت میهمان خدا هستیم .آداب میهمانی را باید رعایت کرد .باید در بدو ورود صاحب خانه را ملاقات کرد، بعد هر جا که گفت بنشین نشست و هرچه پذیرایی کرد بهره برد و به صاحب خانه فرمان نداد و جز آنچه آماده کرده نخواست و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نبست و آرزوی مالکیّت آنها را نکرد. ... تنها و ظیفه مهمان این است که هر چه هم به او داد بگیرد و نگوید کم است یا چیزی دیگری می خواهم. از مهمان بابت آنچه در مهمانی خورده است سئوال و مؤاخذه نمی کنند مهمان نه در دنیا و نه در آخرت حساب و کتاب ندارد ، پس صلاح در مهمان شدن است که خیر دنیا و آخرت در آن است. هزار غم به دل صاحبخانه است که یکی به دل مهمان راه ندارد .در زندگی ، خودت را مهمان خدا بدان تا راحت شوی .

 [ حاج اسماعیل دولابی ، مصباح الهدی ،ص 45 ]

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۳۴

بی تفاوتی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۲:۳۵