از اَرّه یاد بگیر
✳یک شعر بچه بودم خوانده ام و یادم هست. قدیم یک ارّه بود که دو سر داشت و با آن الوارهای چوب را می بریدند. شاعر می گوید:
چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش
چون رنده ز کار خویش بی بهره مباش
تعلیم زِ اَرّه گیر در امر معاش
نیمی سوی خود می کش و نیمی می پاش
✳از اَرّه یاد بگیر ، وقتی چوب ها را تکه تکه می کند، یک مقدار پوشال چوب این طرف می ریزد و یک مقدار آن طرف . کسانی که به فکر خدمت کردن به مردم هستند، در قیامت کار و بارشان خیلی عالی است. می گردند ببینند کی خانه ندارد، برایش خانه بخرند. «حاج آقا حسین معصومی (ره)» هفده تا خانه برای طلبه های قم خرید. پسرش هم نمی دانست. چند سال پیش من از پسرش پرسیدم: می دانستی که پدرت هفده تا خانه برای طلبه های قم خریده؟ گفت: نه والله . نمی گذاشت کسی متوجه بشود. کار خیر می کرد. جهاز دختر می داد. الان هم هستند در گوشه و کنار کسانی که همه اش به فکر کار خیر هستند. شخصی که پیش من درس خوانده بود، به آقای غفاری قزوینی سفارش کرده بود که: اگر لقمه ی چرب و نرمی گیرت آمد، مرا خبر کن. آقای غفاری این مطلب را به من گفت. من پرسیدم: مقصودش چی بود؟! گفت: مقصودش این بود که اگر دیدی یک نفر بیچاره است ، وضع مالی اش خوب نیست، بیا به من بگو. یعنی اگر کسی بیچاره است، الان لنگ است، وام می خواهد ، پول ندارد، بچه دارد، لباس می خواهد، به من بگو تا کمکش کنم. خیلی حرف است که یک پولداری به دیگری بسپارد که اگر لقمه ی چرب و نرمی گیرت آمد، مرا خبر کن، یعنی اگر یک بیچاره ای را سراغ داری که وضع مالی اش خوب نیست، بیا به من بگو که من به دادَش برسم. اینها مسلمان هستند. ایمان این است. اسلام این است. حالا هی نماز بخوان، اما نَم هم پس نده، چه فایده ای دارد؟!
[ فرازی از سخنان حضرت آیت الله مجتهدی- ره]
و نباید از وسوسه شیطان نیز غافل بود