شمارش زندگی!
فِی الکَافِی عَنِ الصّادِقِ عَلَیهِالسّلام : ... حضرت(صادق علیه السلام) ، آیهی مبارکهی سورهی جمعه را تلاوت کردند که «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» و در ذیل آیه میفرمایند که: قال یُعَدُّ السِّنِین؛ زندگی انسان اول به سال شمرده میشود؛ آقا! چند سالش است؟ چهل سال، پنجاه سال، هفتاد سال. سالها شمرده میشود. ثم یُعَدُّ الشُّهُور؛ بعد انسان به مرحلهای از بیماری یا فرتوتی میرسد که ماهها را میشمرند؛ دیگر بحث سال نیست؛ بحث ماه است. گاهی پزشک به کسی میگوید که آقا! شما شش ماه دیگر زنده هستید، چهار ماه دیگر زنده هستید. ماهها را میشمرند. ثُمَّ یُعَدُّ الأیّام؛ بعد به مرحلهای میرسد انسان که دیگر ماه هم مطرح نیست؛ بحث این نیست که به ماه بعد برسد؛ بحث سر روز است. ده روز مانده، پنج روز مانده، پانزده روز مانده، اینجوری محاسبه میکنند.ثُمَّ یُعَدُّ السّاعَات؛ بعد حال انسان به جایی میرسد که دیگر روز هم معنی ندارد؛ در شرف رفتن است؛ ساعتها را میشمرند. پنج ساعت مانده، سه ساعت مانده، اینجوری گذر زمان زندگی انسان را حساب میکنند. ثُمَّ یُعَدُّ النَّفَس؛ بعد نفسها شماره میشود. این در حالی است که انسان در آن نفسهای آخر است، انسان میفهمد و میبیند که این نفسها دیگر دارد شمرده میشود و از کسی هم در آن دور و بر کاری ساخته نیست. این را باید بهعنوان تذکر همهی ما به یاد داشته باشیم.
[الشافی، ص 876 / شرح حدیث از امام خامنه ای مدظلّه العالی در مقدمه درس خارج، برداشت از سایت Khamenei.ir ]