آفاق

معیارهای گزینش همسر از منظر قرآن .

جمعه, ۳ آذر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۲ ب.ظ

یکی از مسائل بسیار مهم و اساسی قبل از ازدواج، در نظر گرفتن معیارهایی برای انتخاب همسر است. به جرئت می‌توان گفت بیشترین مشکلاتی که در زندگی مشترک به وجود می‌آید، ناشی از این است که زن و مرد، همسر مناسب خود را انتخاب نکرده‌اند و پس از چند سال زندگی متوجه می‌شوند این دو مناسب یکدیگر نبوده‌اند.

انتخاب همسر

انتخاب همسر، سنگ زیربنای یک زندگی موفق است و اکثر شکست ها در زندگی مشترک، از بناگذاری نامناسب این سنگ زیرین ناشی می‌شود. این که یک زندگی شیرین پس از مدتی به تلخی و سردی می‌گراید، این دریافت ویران گر هر یک از زوجین را در متن خود دارد که «ما اصلاً برای هم مناسب نبودیم»، یعنی به این نتیجه می‌رسند که در مرحله ی «گزینش» اشتباه کرده‌اند.

شریعت اسلام برای گزینش همسر معیارها و ضوابطی را معین کرده است. در این نوشتار مختصر سعى شده، اصولى ترین معیارها و ملاک هاى انتخاب همسر شایسته، به جوانان عزیز معرفى شود تا به گونه‌اى همسر برگزینند که با یک دیگر «همتا» و «متناسب» باشند، و زندگى مشترکشان بهتر، سالم‌تر، پرجاذبه‌تر، شیرین‌تر و باصفاتر گردد.


شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتى و فرهنگى خانواده ی همسر آینده، در ایجاد تفاهم بین زوجین در زندگى، نقش اساسى را ایفا می‌کند و می‌تواند ملاک قابل اعتمادى براى چگونگى تربیت فرزندان و ارتباطات متقابل در زندگى زناشویى تلقى شود

اصالت و نجابت خانوادگی

خانه و خانواده، نخستین محیط اجتماعی است که کودک را تحت سرپرستی و حضانت قرار می‌دهد. از ‌این ‌رو، بیش از سایر محیط‌های اجتماعی، در رشد و تکامل فرد تأثیر دارد. کودک پیش از آن ‌که از اوضاع اجتماعی خارج متأثر گردد، تحت تأثیر خانواده قرار می‌گیرد.آغاز بیشتر عادت ها، نظریات و عقاید فرد از خانه شروع می‌شود که این موضوع اهمیت تأثیر خانواده را بسی روشن خواهد ساخت. عادت هایی از قبیل: طرز غذا خوردن، سخن‌گفتن، راه رفتن، رفتار با دیگران، همچنین نظر فرد نسبت به حقوق دیگران و ...، همه را شخص از محیط خانه و خانواده کسب می‌کند.

اصالت و شرافت خانوادگى زن و مرد، یکى از اساسى ترین ملاک هاى ازدواج، به-ویژه در جوامع اسلامى است. کلمه ی اصالت از اصل گرفته شده و اصل به معناى ریشه آمده است. یعنى زن و مرد از خانواده‌هایى باشند که داراى اصل و ریشه‌اند.شناخت خصوصیات و وضعیت تربیتى و فرهنگى خانواده ی همسر آینده، در ایجاد تفاهم بین زوجین در زندگى، نقش اساسى را ایفا می‌کند و می‌تواند ملاک قابل اعتمادى براى چگونگى تربیت فرزندان و ارتباطات متقابل در زندگى زناشویى تلقى شود.

توصیه‌هاى اسلام در این‌ باره آن است که تا حد امکان، خانواده ی همسر، پاک و عفیف باشند؛ زیرا اخلاق و رفتار خانواده، جنبه‌هاى عقلى - از لحاظ قوت و ضعف هوش - و زمینه‌هاى اعتقادى آن، در زندگى نسل جدید اثر می‌گذارد.از دیدگاه قرآن، زنان فقط وسیله ی ارضاى غریزه جنسى نیستند، بلکه آفریدگار جهان آنان را به‌ گونه‌اى آفریده که وسیله‌اى براى بقاى نسل و حفظ حیات نوع بشر و مرکز ثقل پرورش و تربیت فرزندان صالح و شایسته باشند:

«نِساۆُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ اَنّى شِئْتُمْ وَ قَدّموا لاِنْفُسِکُمْ؛ زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می‌توانید نزد آنان بروید و (سعى نمایید از این فرصت بهره گرفته، با پرورش فرزندان صالح) اثر نیکى براى خود، از پیش بفرستید!»قرآن‌کریم در این آیه ی شریفه، زنان را تشبیه به کشتزار نموده، می‌فرماید: «نِسائُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ؛ زنان شما مانند کشت زاری برای شماها هستند». زیرا کشتزار است که بذر را پرورش می‌دهد و به ثمر می‌رساند.

در این جا ممکن است این موضوع مطرح شود که اسلام نسبت به زنان بی‌احترامی کرده و آنان را از مقام انسانی، تنزّل داده است، غافل از این که با طرح این مسئله معلوم می‌شود قرآن بقای نسل بشر را منوط به وجود زن می‌داند و معتقد است اگر زن نبود، بذر مردان بزرگی که تاریخ بشر و دنیا را عوض کرده‌اند، به ثمر نمی‌رسید.

نطفه، (ماده ی اولیه ی تشکیل دهنده ی جنین) از جنبه‌ها و خصایص وراثتى والدین و حتى اجدادش متأثر است. اگر آن ها ناسالم باشند، امیدى به اصلاح فرزند نیست؛ مگر در مواردى بسیار نادر.اگر خانواده را به درختى تشبیه کنیم، فرزندان به منزله ی بار و بر آن هستند و اگر به یک زمین تشبیه نماییم، فرزندان به منزله ی گیاهان آن هستند؛ و روشن است که هر درختى میوه ی سالم و شیرین نمی‌دهد و هر زمینى لاله و سنبل برنمى‌آورد! برخی از درختان میوه ی تلخ و ناسالم و بعضى از زمین‌ها خار و خس می‌پرورانند.

قرآن‌کریم دراین‌باره می‌فرماید: «والبلد الطیب یخروج نباته بأذن ربه و الذی خبثت لایخروج الا نکدا کذالک نصرف الآیات لقوم یتشکرون3؛ گیاه سرزمین پاک به فرمان پروردگارش می‌روید، و در زمین‌های ناپاک (گیاه آن) جز به سختی در نیاید، بدین سان آیه‌ها را برای گروهی که سپاس می‌دارند گوناگون می‌کنیم.»و نیز در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «مگر ندیدی خدا چگونه مثلی زد، سخن نیک همانند نهال نیک است که ریشه‌اش در زمین و شاخه‌اش در آسمان است، همیشه به اذن پروردگارش میوه می‌دهد. خداوند برای مردم این گونه مثل می‌زند تا شاید پند و اندرز گرفته، متذکر گردند.»

آرى، زمین شوره، سنبل برنیارد!.در خانواده‌هاى اصیل و شریف، کمتر اتفاق می‌افتد که فرزندان ناصالح و نانجیب پرورانده شوند و در خانواده‌هاى غیراصیل و ناصالح، کمتر اتفاق می‌افتد که فرزندان صالح و نجیب، پرورش یابند.اصالت و شرافت خانوادگى از آن رو حائز اهمیت است که می‌تواند در ردیف معیارها درآید و در بسیارى از موارد، به عنوان یک معیار اطمینان‌بخش مورد استفاده قرار گیرد.


منظور از اخلاق نیک، تنها خنده‌رویی و خوش خلقی اصطلاحی نیست زیرا خندیدن و خنداندن و ... در بعضی مواقع، نه تنها مطابق اخلاق نیست بلکه ضداخلاق است

اخلاق نیکو

یکی از ویژگی‌های اساسی برای زندگی شاد، اخلاق نیک است. منظور از اخلاق نیک، تنها خنده‌رویی و خوش خلقی اصطلاحی نیست زیرا خندیدن و خنداندن و ... در بعضی مواقع، نه تنها مطابق اخلاق نیست بلکه ضداخلاق است. اخلاق هر انسانى تأثیر مستقیم در زندگى او دارد. این تأثیر در محیط خانواده محسوس تر و نقش‌آفرین‌تر است؛ زیرا مسائل عاطفى در خانواده بر مسائل دیگر غلبه دارد و محیط خانواده بیشتر بر مبناى خصوصیات اخلاقى اعضاى آن شکل می‌گیرد تا عوامل دیگر. ازاین‌جهت، اگر اعضاى خانواده از اخلاقى نیکو بهره‌مند باشند، محیط خانواده تبدیل به بهشتى سرورانگیز می‌شود و چنان چه به بداخلاقى خو گرفته باشند، همواره خود را در جهنّمى سوزان گرفتار خواهند دید.
علاقه

امام على(ع ) می‌فرماید: «بِحُسْنِ الاْخْلاقِ یَطیبُ الْعَیْشُ6؛ با خوش اخلاقى، زندگى نیکو و مطلوب می‌گردد.»ملکات فاضله و اخلاق کریمه است که باعث نشاط و شادابی در زندگی شده، دشواری ها را برطرف و اضطراب ها و نگرانی‌ها از بین می‌برد. در مقابل، بداخلاقی جسم و روح انسان را فرسوده می‌کند و عامل مهم پیری زودرس است. پیامبر گرامى اسلام(ص) پیوسته در دعا چنین می‌فرمود: «اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِکَ... مِنْ زَوْجَةٍ تُشیبُنى قَبْلَ اَوانِ مَشیبى؛ خدایا! به تو پناه می‌برم از همسرى که قبل از رسیدن پیرى، پیرم کند.»

زندگى مشترک زناشویى، داراى فراز و نشیب هایى است که برخورد صحیح با آن ها نیاز به روحیه‌اى قوى و اخلاقى پسندیده دارد. زن و مرد اگر از این مزیّت، بهره‌اى نداشته باشند، نمى توانند با تفاهم و همکارى متقابل بر مشکلات زندگى چیره شده، بار سنگین آن را به مقصد برسانند. چنان که یکی از طرفین از اخلاقى نیکو و رفتارى شایسته برخوردار نباشد، طرف دیگر هر چند خوش اخلاق هم باشد، زندگى به کامش تلخ خواهد شد.

از آن جا که اصلاح صفات ناپسند، در صورت ریشه‌دار بودن آن ها، نیاز به تلاش طاقت‌فرسا و زمانى طولانى دارد، باید از همان ابتدا به صفات اخلاقى همسر توجّه کرد تا در سایه ی انتخاب همسرى خوش‌اخلاق، زندگى سعادتمندانه‌اى پى ریزى شود.به طور کلی منظور از اخلاق نیک، این است که انسان آراسته به صفات، عادات، خُلق و خوهاى پسندیده، فضائل، کمالات و اعمال و رفتار نیکو بوده، از صفات زشت، بیماری های اخلاقی و ... دور باشد. زندگى زن و مرد در محیط خانوادگى احتیاج به اخلاق دارد زیرا تنها در پرتو قانون نمی‌توان زندگى کرد.

قرآن‌کریم از پیامبر گرامى اسلام(ص) به عنوان صاحب «خُلق عظیم» یاد نموده، می‌فرماید: «انک لعلى خلق عظیم؛ تو بر خلق و خوى بزرگى هستى.» خداى سبحان هیچ کس را به این عظمت نستوده است. در تبیین این محور مهم از رسول‌اکرم(ص) چنین نقل شده است: «معیار خُلق نیکو، خلق الله است؛ یعنى آن کسى خلق نیکو دارد که متخلق به اخلاق الهى باشد».

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.