فتنه گران
وقتی حق و باطل، مخلوط می شود.../ فتنه سازی با طعم شراکت منافقان داخلی و خارجی/ شایعه سازی و اخلال در امنیت اجتماعی/ فتنه گران و توهم تفرقه و ایجاد فاصله بین مردم و نظام اسلامی/ ایجاد یأس و بدبینی نسبت به نظام و انقلاب؛ بزرگ ترین توطئۀ فتنه گران/ وظایف پنج گانۀ مردم در رویارویی با فتنه ها ازدیدگاه امام علی (علیه السلام)
در وهلۀ نخست باید گفت ریشه اصلى شکل گیری فتنه ها را باید در دو امر جستجو نمود: پیروى از هواى نفس و احکام دروغین خود ساخته که مخالف کتاب خداست و بى شک اگر احکام قرآن در میان مردم حاکم باشد و اصالت قوانین اسلام حفظ شود و بدعتهاى ناروا در دین خدا نگذارند و همچنین در اجراى قوانین ناب الهى هوى و هوس را حاکم نکنند فتنه اى پیدا نخواهد شد، چرا که این قوانین مجرى عدالت و حافظ حقوق همه مردم و بیانگر وظائف است، فتنه آن زمان شروع مى شود که فزون طلبى ها آشکار گردد و قوانین الهى در مسیر مطامع شخصى تحریف شود. حق و عدالت زیر پا بماند و افراد و گروهها وظائف الهى خود را فراموش کنند و به بدعتها روى آورند.[1]
لذا ریختن خون بى گناهان، ستم بر تودۀ مردم و نظام ، دامن زدن به آتش فتنه و فساد، [2] و از بین رفتن امنیّت و صلح در جامعه تسری می یابد.[3]
در این میان منافقان داخلی در راستای تضعیف مسلمانان از هر فرصتى استفاده مى کنند؛ کسانی که در میان مسلمانان تحت عنوان «مسلمان نما» که قرآن مجید آنها را «منافق» نام نهاده زندگى مى کنند که نقش جاسوسى بیگانگان و ابزار اجرایی فتنه بر عهده آنان است.[4]
این گروه از منافقان، چنان از حقّ و حقیقت عارى، و چنان برکار خود مسلّط هستند که مى توانند خود را در صفّ مسلمانان راستین جابزنند، بدون اینکه کسى متوجّه نفاق آنها بشود.[5]لذا منافقان داخلى در کار خود مسلّطتر و طبعاً خطرناک ترند، و مسلمانان باید شدیداً مراقب آن ها باشند، هرچند که منافقان خارجى را نیز نباید از نظر دور دارند.[6]
وقتی حق و باطل، مخلوط می شود...
ابزارى که در تمام طول تاریخ از سوى همه هوا پرستان و جنایتکاران مورد استفاده قرار گرفته و به صورت یک سنّت همیشگى در آمده این است که آنها همیشه براى رسیدن به مقاصد خود حق و باطل را به هم مى آمیزند و حق را سپرى براى حمایت از باطل و یا پوسته شیرین و جالبى براى پنهان کردن زهر باطل قرار مى دهند، به تعبیر حضرت علی(علیه السلام) «اگر باطل از آمیختن با حق جدا[7] مى گردید بر کسانى که طالب حقّند پوشیده نمى ماند، و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص مى شد زبان دشمنان و معاندان از آن قطع مى گردید».[8]
چه تعبیر جالب و گویایى، باطل اگر در شکل اصلیش نمایان شود خریدارى ندارد و حق اگر به صورت خالص عرضه شود زبان بهانه جویان را قطع مى کند، لذا بدیهى است نه حق خالص مشکل هوا پرستان را حل مى کند، چرا که منافع آنها در باطل نهفته است، و نه باطل خالص آنها را به مقصد مى رساند، چرا که مردم از آنها حمایت نخواهند کرد و اینجاست که به سراغ آمیختن حق و باطل مى روند، همان چیزى که تمام سیاستهاى مخرّب دنیا را مى توان در آن خلاصه کرد.[9]
در واقع آمیزش حق و باطل چراغ سبزى است براى هوى پرستان و بهانه اى است براى پیروان شیطان که وجدان خود را فریب دهند و در برابر دیگران استدلال کنند که ما به این دلیل و آن دلیل (اشاره به قسمتهایى از حق که با باطل آمیخته شده) این راه را برگزیده ایم.[10]
آرى مستضعفین فکرى و ساده لوحان ممکن است در این میان ناآگاهانه در دام شیطان بیفتند، در حالى که آنها نیز اگر رهبر و راهنمایى براى خود انتخاب مى کردند گرفتار چنین سرنوشتى نمى شدند. به این ترتیب مردم در برابر آمیزش حق و باطل به سه گروه تقسیم مى شوند:[11]
گروه اول حق طلبان آگاه و مخلصند که به لطف پروردگار از توطئه هاى شوم فتنه جویان در امانند.[12]
گروه دوم هوى پرستان بهانه جو هستند که مى خواهند به بهانه حق در راه باطل گام بگذارند و در واقع نیمه آگاهند و با پاى خود در دام شیطان مى روند.[13]
گروه سوم افراد ساده لوحى هستند که تشخیص حق از باطل در این آمیزه خطرناک براى آنها مشکل است و ناآگاهانه گرفتار دام شیطان مى شوند مگر این که در پناه رهبر آگاه و فرزانه اى جاى گیرند.[14]
اینگونه است که به تعبیر حضرت علی (علیه السلام)فتنه ها آن گاه که رو آورند با حق مشتبه مى شوند، و هنگامى که پشت کنند ماهیت آنها بر همه کس روشن مى گردد، فتنه همچون بادها دور مى زند به برخى از شهرها اصابت مى کند و از بعضى مى گذرد.[15]
آرى در جهان معاصر نیز وضع چنین است و از آن به خوبى صدق کلام مولا امیر مؤمنان علیه السّلام روشن مى شود که فرمود: فتنه جویان بخشى از حق را با بخشى از باطل مى آمیزند و دامهاى شیطان را مى گسترانند تا توده هاى ساده اندیش را به دام بیندازند![16]
فتنه سازی با طعم شراکت منافقان داخلی و خارجی
بی شک فتنه و فساد ، خطوط پیروزى یک جامعه را محو مى کند و دسائس دشمنان را بر فضای اجتماعی کارگر مى کند.[17] لذا موجب می شود دشمنان براى جلوگیرى از گسترش دعوت اسلام و به منظور خفه کردن نداى حق طلبان و حتى باز گرداندن مؤمنان به سوى کفر اقدام کنند.[18]
در این بین افراد منحرف معمولاً مى کوشند اعتراضات مردم را دستاویز قرار داده و تفسیرى بر خلاف حق براى آنها درست کنند، تا در میان مردم، فتنه انگیزى نمایند، و آنها را از راه حق گمراه سازند.[19]
منافقان به سرعت درمیان مسلمانان ساده دل ایجاد فتنه و تفرقه و نفاق مى کنند[20]؛ در فتنه خفّاش ها به پرواز در مى آیند و منافقان داخلی و خارجی به جولان در مى آیند و آزمون بزرگ شروع مى شود!.[21]
لذا «فتنه » در واقع جنگ بر ضدّ مسلمانان است که اگر منافقان پیشنهاد شود، به زودى این دعوت را اجابت کرده و با فتنه جویان داخلی همکارى مى کنند.[22] اعتراضات اخیر نیز از عمق توطئه هاى منافقان حکایت مى کند[23]لذا باید مراقب تحرّکات جاسوسى منافقان بود.[24]
شایعه سازی و اخلال در امنیت اجتماعی
فتنه سازی موجبات افزایش فساد اجتماعى باشد، که این امور گاه از کشتن هم دردناک تر است، یا سبب قتل و کشتارها در اجتماع مى شود،[25]لذا فتنه به معناى فساد کبیر است. و فتنه به معناى فساد، از قتل بزرگتر و شدیدتر است، همان گونه که در قرآن «وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ؛ فتنه از کشتار هم بدتر است!»[26] و «وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمیدارد) حتّی از قتل بالاتر است » [27]به این مطلب اشاره شده است.[28]
لذا فتنه سازان امنیّت جامعه را برهم می زنند که از کشتار و قتل خطرناک تر و شدیدتر است.[29] البته «فساد» هر گونه نابسامانى و خرابى نظامات مختلف اجتماعى را شامل مى شود، مخصوصا ریخته شدن خون بى گناهان و ناامنى و مانند آنها.[30]
اینگونه است که دشمنان اسلام و ایادی آنها در داخل، حدّاکثر استفاده را از فتنه مى کنند؛ شایعات زننده و تحریک آمیزى را جعل کرده و به وسیله بعضى از افراد متعصب و ساده لوح نشر و توسعه مى دهند.[31]
لذا در این مسأله دو گروه ضربه زیادى به امنیّت جامعه مى زنند، و در حقیقت مرتکب فساد و فتنه مى شوند: یکى شایعه سازان، و دیگرى اراذل و اوباشى که مخلّ به امنیّت اجتماعى اند.قرآن کریم به این مطلب اشاره دارد؛ لذا می خوانیم:«لَّئِنْ لَّمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِى قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِى الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَایُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا* مَّلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِیلًا؛[32] اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بى اساس در مدینه پخش مى کنند دست برندارند، تو را بر ضدّ آنان مى شورانیم، سپس جز مدّت کوتاهى نمى توانند در کنار تو در این شهر بمانند. و از همه جا طرد مى شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختى به قتل خواهند رسید».[33]
با این تفاسیر امروزه عدّه اى از منافقین که کار آنها پخش شایعه است و نیز عدّه اى از اوباش، که هر چند در اقلیّت هستند، امّا امنیّت جامعه را برهم می زنند از جمله دشمنان اصلى امنیّت اجتماعى هستند.[34]
در این میان قرآن مجید[35] اخطار شدیدى به این دو گروه مى دهد. مى فرماید: اگر شایعه سازان و اوباش دست از فساد و فتنه برندارند، به آنها اعلان جنگ بده، سپس آنها را از شهر اخراج کن، و آنها را هرجا یافتى به سختى به قتل برسان.[36]
آری قرآن مجید در مقابل فتنه و فساد اجتماعى برخورد شدیدى کرده است؛ زیرا زندگى در چنان جامعه اى بسیار مشکل است. و لذا براى تحصیل یا حفظ امنیّت جامعه باید هر بهایى را پرداخت. تا آنجا که اسلام به خاطر آن اجازه جنگ با اخلال گران امنیّت اجتماعى را صادر مى کند.[37]