خطری امنیتی !
از این روست که شاهد نوشتن مقالات و همچنین ساخت فیلمهای مختلفی در این باره بخصوص در کشورهای پیشرفته بودهایم. اینک موضوع محصولات تراریخته یا دگرژن همین نگرانیها را ایجاد کرده است که این موضوع با توجه به سود منفعت اقتصادی و منافع سیاسی برخی کشورها ابعاد گستردهای و پیچیدهای پیدا کرده است که در ادامه به برخی از این موارد میپردازیم.
روش های دستکاری کردن ژنتیکی محصولات
در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیکی دو روش عمده وجود دارد. یک دسته از محصولات به عنوان ترانس ژن معروف هستند یعنی یک ژن خارجی دریافت کردهاند که به آنها خاصیت جدیدی انتقال دهد مثل اندازه بزرگتر، پروتئین بیشتر، مقاومت به حرارت یا سرما و یا آفت خاص و یا آفتکش خاص و... این نوع محصولات همان چیزی است که حساسیت همه را برانگیخته و کشت آن در بسیاری از کشورها ممنوع است و حتی مزرعههای کشت آزمایشی و تحقیقاتی آن در کشوری مانند فرانسه هم پس از سال ۲۰۱۳ برچیده شده است.
یک نوع دیگری از محصولات «دگرژن» وجود دارد که حاصل ژن خارجی نیستند بلکه دستکاری ژنتیکی بوسیله جهش در DNA آنها ایجاد شده است. اینها محصولات جهش یافته یا «موتاژن» نامیده میشوند که به وفور در فرانسه و دیگر کشورهای دنیا از این روشها استفاده میشود. استفاده از مواد شیمیایی جهشزا، استفاده از پرتوهای جهشزا مثل فرابنفش یا رادیواکتیو، تزریق یک کپی DNA مصنوعی که جهش مورد نظر را به همراه دارد به درون سلولها بطوری که با ژن اصلی جایگزین شود و همجوشی سلولی از جمله راههای مهم دستکاری ژنتیک محصولات به این روش است.
۳۸ کشور تراریخته ها را ممنوع کرده اند، اما ما مصرف می کنیم
در پی موج گسترده ممنوعیت کشت محصولات تراریخته در اتحادیه اروپا، سوستیانبل پالس تصمیم گرفت پژوهشی در این باره که کدام کشورها به طور رسمی به گروه ممنوعیت کشت محصولات تراریخته پیوستهاند، انجام دهد.
این پژوهش نشان داد دولتهایی که به دنبال ممنوعیت کشت محصولات تراریخته با هدف سلامت و حفظ محیط هستند رو به گسترش است. در حال حاضر 38 کشور جهان رسما ممنوعیت کشت محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) را در کشورشان اعلام کردهاند.
در این میان 28 کشور اقدام به کشت محصولات تراریخته میکنند که اکثر آنها زیر 500 هزار هکتار است بنابراین تصویری که دولت آمریکا و صنایع بیوتکنولوژی ایجاد کردهاند که محصولات تراریخته مورد پذیرش کشورهای جهان است، کاملا اشتباه است.
در حقیقت بسیاری از کشورها قوانینی را برای حفظ سلامتی مردم و محیط زیستشان از خسارتهایی که محصولات تراریخته میزند، دنبال میکنند.
در این میان 38 کشور استفاده و کشت محصولات تراریخته را در کشورشان ممنوع کردهاند:
28کشور عضو اتحادیه اروپا شامل اسکالند، ولز، ایرلند شمالی، آلمان، فرانسه، هلند، مالتا، قبرس، یونان، بلغارستان، روسیه، صربستان، کروتیا، ایتالیا، مولداوی، لتوانی، استرالیا، لهستان، اسلوواکی، آذربایجان، بوسنی ، لوگزامبورگ،اوکراین، نروژ و سوئیس، همچنین چهار کشور آمریکایی شامل بلیز، پرو، اکوادور، ونزوئلا هم استفاده از محصولات تراریخته را ممنوع کردهاند.
در آسیا نیز 4 کشور ترکیه، قرقیزستان، بوتان، عربستان سعودی و در آفریقا دو کشور الجزیره و ماداگاسکار استفاده از محصولات تراریخته ممنوع شده است.
جالب اینجاست که سرعت و پیچیدگی تغییرات فناوری در این عرصه و کارشناسی بودن این موارد سبب شده تا در برخی موارد قانونگذاران در این عرصه عقب بمانند و بعضا برخی از قوانین به واسطه همین پیچیدگیها دور زده شود. در همین رابطه شرکتهای چندملیتی تولیدکننده اینگونه بذرها، و محصولات دیگر مانند کودها و آفتکشها، حتی قوانین اتحادیه اروپا را هم دور زده اند! چون این قوانین اصولاً برای تغذیه انسانها وضع شده است و در مورد دامها صدق نمیکند این مواد به حیطه غذای دامی رسوخ پیدا کرده و بدین وسیله به طور غیرمستقیم روی انسانهایی که از فرآوردههای این دامها تغذیه میکنند اثر خواهد گذاشت. اما با این حال به همین علت محصولات تأیید شده طبیعی یا صد در صد بیولوژیک همیشه برچسبی در اروپا دارند که نشان میدهند حتی غذای دام هم طبیعی بوده است.
قوانین برچسب گذاری روی مواد غذایی در ایران انجام نمیشود
ایران یکی از کشورهایی است که قواعد برچسبگذاری روی محصولات طبیعی را انجام نمیدهد در حالی که در منطقه ما ترکیه و عربستان سعودی این کار را انجام میدهند. این درحالی است که آگاهی محتوای محصولاتی که مردم از آن استفاده میکنند حق طبیعی هر انسان است، مضاف بر اینکه برخی از مردم به برخی مواد غذایی حساسیت دارند و و از سوی دیگر به مرور زمان مشکلاتی برای آنان در خصوص مصرف برخی مواد غذایی ایجاد میشود که سلامتی آنان را به خطر میاندازد و معضل انواع بیماریهای سرطانی و عفونی و ... از همین جا نشات گرفته و متاسفانه گسترش یافته است، پس اگر مردم آگاه باشند درست تصمیم خواهند گرفت و این موضوع روی سلامتی آنان تاثیرات شگرفی خواهد گذاشت که متاسفانه این مسئله هنوز در کشورمان جا نیفتاده است.
به گفته افراد مطلع در کشورهای دیگر در گمرک این کشورها آزمایشات لازم بر روی مواد و بذرهای وارداتی انجام میشود و محصولات تراریخته قوانین خاص خود را دارند و با برچسبگذاری روی آنان این محصولات از دیگر محصولات تفکیک میشود. این درحالی است که در ایران با وجود اینکه ادعا میشود میلیاردها دلار ذرت، سویا و روغن و فرآوردههای تراریخته وارد کشور شده اما این موارد کنترل نمیشود.
پروفسور علی کرمی فوق تخصص مهندسی ژنتیک در این باره میگوید:«بذر برنج تراریخته را بدون اینکه کشاورز محتوای علمی و فنی مداخلات انجام شده در آن را بداند، با عنوان بذر مرغوب به کشاورز برای کشت برنج میدهند و کشاورز هم غافل از اینکه چه چیزی میکارد، اقدام به کشت برنج تراریخته میکند. آیا این کار منطبق با قوانین کشور، امنیت ملی، امنیت غذایی و سلامت مردم و محیط طبیعی است؟ آیا امکان انتقال ژن از این بذر به مزارع سنتی و طبیعی ما وجود ندارد؟ آیا آفات مقاوم نخواهند شد؟ آیا اکوسیستم منطقه دچار آسیب نمیشود؟ آیا تمام ارزیابیهای خطر در مورد آن انجام شده؟ آیا مجوز های لازم قبل از بردن به مزرعه بر اساس قانون از سه مرجع وزارت بهداشت، وزارت کشاورزی و سازمان محیط زیست و سپس تأیید شورای عالی ایمنی زیستی اخذ شده است؟ این مجوزها کجاست منتشر کنند؟»
علاقه صهیونیستها به محصولات تراریخته
جالب اینجاست که شرکت «مونسانتو» یکی از شرکتهای بزرگ تولید محصولات تراریخته یک شرکت صهیونیستی و مافیایی است که منتقدان تراریخته را ترور شخصیت میکنند و آنان را مخالف ضدعلم و فناوریهراس معرفی میکنند که در مورد برخی از دانشمندان داخلی منتقد محصولات تراریخته نیز این موضوع از سوی موافقان محصولات تراریخته مطرح شده، این درحالی است که این محصولات در کشورهای پیشرفته تولید میشود اما در همان کشورها بعضا مصرف آنها منع قانونی دارد و این محصولات به کشورهای دیگر از جمله کشورهای اسلامی صادر میشود که هم امنیت غذایی آنان را به خطر میاندازد و هم آنان را به نوعی موش آزمایشگاهی خود میکنند که ممکن است نسلهای آینده آنان را با خطرات بیشماری روبرو سازد.
حشمتالله فلاحت پیشه نماینده مجلس شورای اسلامی در این باره میگوید:«در دانشگاههای رژیم صهیونیستی و در مؤسسات تحقیقاتی شان، تحقیقات بسیار وسیعی بر روی ارگانیسمهای دستکاری شده ژنتیکی بهویژه بر بذرهای دستکاری شده انجام میشود. علاوه بر خود اسرائیل، سرمایهگذاران بینالمللی بویژه آمریکایی نیز در این کشور، بودجههای کلانی را برای بررسی محصولات دستکاری شده تخصیص دادهاند. تحقیقات وسیعی که صهیونیستها را به یکی از پیشگامان تحقیقات، بررسی و ارزیابی مخاطرات این نوع مبدل کرده است. اما نکته جالب اینجاست که به دلیل قانون های سختگیرانه، محققان زیستفناوری این کشور برای بررسی نتایج تحقیقات انجام شده خود در مقیاس وسیع، قادر به انجام آن ها در خود اسرائیل نبوده و این امور را در خارج از مرزهای این کشور انجام میدهند و در سرزمین های اشغالی هیچگونه کشت به منظور تولید، انبوهسازی و تجاریسازی گیاهان دستکاری شده ژنتیکی انجام نشده است.»
رشد کند زیست فناوری در ایران و خطرات احتمالی آن
پروفسورعلی کرمی فوق تخصص مهندسی ژنتیک درباره استفاده از محصولات تراریخته در ایران میگوید: «متخصصان ایرانی تازه نسل اول تراریخته را ساختهاند در حالی که دنیا نسل سوم آن را ساخته است و این بدان معنی است که تکنولوژی و دانش تراریخته در ایران مربوط به تکنولوژی قدیمی آن است و در دانش تراریخته بروز نشدهایم. آن وقت این محصولات تأیید نشده توسط مراجع رسمی به مزرعه میبریم.»
کرمی خود را به عنوان مخالف کلی استفاده از زیست فناوری معرفی نمیکند بلکه میگوید که با توجه به اینکه هنوز نسبت به آسیبها و منشاء چنین روشی تشکیک وجود دارد عقل مسلم حکم میکند که حتی الامکان از استفاده این مواد در بذرها و سپس مواد غذایی مردم جلوگیری شود و در اماکن ایزوله شده نسبت به آزمایش این مواد اقدام شود.
این متخصص مهندسی ژنتیک میگوید: « هنوز در مورد سلامت این روش برای انسان و طبیعت ابهاماتی وجود دارد. ما میگوییم چه عجله و شتابی است با توجه به اینکه ده ها کشور پیشرفته آن را منع یا محدود کرده ما این قدر شتاب برای توسعه آن بهعنوان امالقرای کشورهای اسلامی داریم؟ چرا در حالی که رژیم صهیونیستی اجازه یک متر کشت تراریخته در خاکش را نمیدهدو در تجارت آن قوانین دارد ما این قدر عجله داریم؟»
وی می افزاید: «دوستی از مطلعانمیگفت وزیر کشاورزی چین در سفری به ایران می گفت 15 سال است برنج تراریختهساختهایم و در حال بررسی هستیم، ولی به مزرعه نبردهایم، در حالی که بزرگترین مصرف کننده برنج است؟ پس چرا در ایران با عجله برنج تراریخته را به مزرعه بردهاند چه اهدافی پشت این کارهای عجولانه بدون کسب مجوز های لازم مندرج در قانون ایمنی زیستی وجود دارد؟»
تغییرات اکوسیسم و نابودی محیط زیست و محصولات کشاورزی
همانطور که گفته شد کشورهای غربی اغلب این مسئله را در خاک خود غدغن کردهاند اما به نوعی برای آزمایش این موارد به سراغ کشورهای دیگر رفتهاند. عدم وجود قوانین خاص در ایران برخی از این شرکتها را به سمت ایران سوق داده است. از این جمله میتوان به شرکت «جنیس» Gnis اشاره کرد که شرکتی است فرانسوی. البته فرانسه نیز در این زمینه قوانین سفت و سختی دارد و حتی در زمینه نوع اول عملیات دگرژنی یعنی وارد کردن یک ژن خارجی به ژن محصولات برای تغییرات در آن حتی اجازه آزمایش و تحقیقات در این زمینه در خاک خود را نمیدهد. اما این شرکتها به ایران آمده و ادعا دارند که هدفشان تولید و تکثیر گونههای متنوع و جدید گیاهی است که با آب و هوای ایران سازگار باشد. اگر این سازگاری همراه با استفاده از آفتکشهای اختصاصی باشد، به غیر از مشکل مقاوم شدن آفتها به آفتکشها به مرور زمان، باعث خواهد شد که این زمینها قابل استفاده برای گونههای طبیعی دیگر نباشند چون این زمینها کاملاً برای آنها مسموم خواهد بود. بعلاوه اگر کشت محصولات دگرژن در محیطهای ایزوله انجام نشود، این بذرها تمام زمینهای دیگر را هم آلوده میکنند و دیگر بذر طبیعی معنای خود را از دست خواهد داد.
روش این نوع شرکتها کاملاً تجاری و سودمحور است و این موضوع بسیار خطرناک است. حتی مردم کشورهای غربی هم در صدد رهایی از این نوع محصولات هستند و هر روز که میگذرد بیشتر و بیشتر به سمت محصولات طبیعی تمایل پیدا میکنند. این طور که از گفتههای مدیر شرکت «جنیس»، پییر پاساژ، در سایت شرکت برمیآید، اینها تغییرات اقلیمی و افزایش جمعیت و کاهش آب را بهانه قرار دادهاند تا تولید غذایی جهان را در اختیار خودشان بگیرند و از هر گونه توجیهی برای تولید گونههای جدید استفاده میکنند. بدتر آن که آرزو میکنند روزی قوانین محدودکننده اتحادیه اروپا هم برداشته شود تا آنها فرصت رقابت با تولیدات دگرژن آمریکا را پیدا کنند و عذر بدتر از گناهشان این است که کشوری مثل فرانسه که میخواهد وارد توافقنامه ترانس آتلانتیک شود باید امکانات رقابت با آمریکا را هم داشته باشد!
استدلال آنها این است که محصولات دگرژنشده بازدهی بیشتری دارند و افراد بیشتری را سیر میکنند و کشت آنها گاز کربنیک کمتری تولید میکند و در نتیجه برای جلوگیری از گرم شدن زمین باید به این سمت حرکت کرد. اما در عمل پشت این استدلالهای محیطزیستی سود بیشتر و وابسته کردن دیگران نهفته است بعلاوه خطرات جانی و محیطزیستی که از بین بردن گونههای دیگر و تأثیرات ناخواسته تغییرات ژنتیکی پدید میآورد. این درحالی است که بر اساس منابع بین المللی کشاورزی در حال حاضر برای 14 میلیارد نفر محصولات کشاورزی تولید می شود در حالی که جمعیت جهان حدود 8 میلیون نفر است . پس مشکل میزان تولید نیست بی عدالتی در توزیع است؛ غذای تولیدی عادلانه توزیع نمی شود پس چه نیازی به تراریخته است؟
با این شرایط به نظر میرسد که برخلاف ادعای موافقان محصولات دگرژن منتقدان مخالفت کلی با این فناوری ندارند اما با توجه به اینکه این فناوری یک فناوری جدیدی بخصوص در ایران است نسبت به عواقب و آسیبهای زیستمحیطی و سلامتی افراد جامعه بیم دارند. از این رو به نظر میرسد که به طور هوشمندانه تر و با شکیبایی بیشتری بایستی نسبت به این موارد عمل کرد و قوانین خاصی را در این زمینه ایجاد نمود تا از اسیبهای جدی احتمالی آن کاسته شود، درست به مانند کشورهایی که در این زمینه فعالیت میکنند و احتیاط را شرط عقل قرار دادهاند.