آفاق

فصل مادری ...

پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۶، ۰۳:۳۶ ب.ظ

روزی که خداوند بهشت را زیر پاهایت قرار می دهد

و کودکی را در آغوشت می گذارد مادر میشوی .

به اندازه 3 فصل منتظر میمانی و بعد ازآن دیگر برای تو تمام فصل ها فصل مادری است.

همه فصل هایی که شب ها برایش لالایی خوانده ای که به خواب برود و هر صبح با مهربانی بیدارش کرده ای و

فکر کرده ای که فردا شب چه لالایی برایش بخوانی .

و می رسد روزی که فرزند مدافع حرمت را بر شانه های شهر می آورند

این بار هم برایش لالایی میخوانی

اما فردای آن شب ، شبها با یاد لالایی ها به خواب میروی

کودکی را که بزرگ کرده ای

جوان کرده ای و به ثمر رسانده ای

خودت لباسهای رزم  بر تنش می پوشانی

سربند کلنا عباسک یا زینب بر  پیشانی اش میبندی

خودت ساک سفرش را محیا میکنی و راهیش میکنی

پیشکش به پیشگاه بانوی صبر

شاید مقبول صبر افتد.

نظرات  (۱)

۱۷ اسفند ۹۶ ، ۱۵:۴۴ احمد حیدری
متن خیلی زیبایی بود. بهتون تبریک میگم بخاطر مطالب بسیار خوب و فرهنگ سازی مناسب تون.
اگر براتون امکان داره و موردی نیست با وبلاگتون تبادل لینک داشته باشم.
جای خوشحالی خواهد بود برام.
ممنون میشم پاسخ بدین.
پاسخ:
سلام دوست عزیز
نظر لطف شماست
لینک شدید و دنبال می شوید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.