آفاق

۲۹۲ مطلب با موضوع «مذهبی» ثبت شده است

از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات وغیرآنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول(ص) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد. و بـر عـکس ، کثرت مـجالـست بـا اهـل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش(دلزدگی) از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها- سبب می شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد.

 کتاب 11 درس عرفانی از آیت الله العظمی بهجت(ره)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۰۵

قال رسول الله(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ): أَغْفَلُ النَّاسِ مَنْ لَمْ یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدُّنْیَا مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ ( بحارالانوار، ج77، ص112 )

 غافل ترین مردم کسی است که از تغییرات و تبدّلاتی که در عالم وجود دارد و بالخصوص در میان انسان ها بوجود می آید، پند نگیرد; چون این دنیا پُر از موجبات پند است; چنانچه در آیه کریمة قرآن آمده است: وَ سَکَنْتُمْ فی‏ مَساکِنِ الَّذینَ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ. به کسانی که به دولت و مقامی رسیدند، تذکر می دهد، می گوید: این جایی که شما امروز نشستید، قبل از شما یک عده دیگری نشسته بودند، آن ها رفتند، شما آمدید. از این تبدّلِ حالات، تغیر مسیر تاریخ بشر، بالا رفتن ها، پایین آمدن ها، انسان باید پند بگیرد. پند هم انواع و اقسامی است، فقط این نیست که انسان احساس کند این نعمت زوال پذیر است، البته این یکی از پند هاست. اگر امروز من و شما نعمتی داریم، دیگران هم قبل از ما بودند که این نعمت را داشتند، از آن ها گرفته شد. ... تصور نکنیم ابدی است، تصور نکنیم تضمین شده و قطعی است. این نعمت را بایستی با شکر الهی و ادای وظیفه نعمت حفظ کرد. ... کمک الهی، هدایت الهی نسبت به مومنین، نسبت به شاکرین؛ و عکسش غضب و سخط الهی، نقمت الهی برای نا سپاسان. در زمان خودمان و به چشم خودمان، از نزدیک دیدیم که خدای متعال به (عمل کننده دستورات الهی) اجر می دهد وبه کفران کننده نعمت، نقمت می دهد. این ها را در مقابل چشم خودمان مشاهده کردیم. این هم یک سلسله از پندهاست. پس کسی که این ها را نگاه نمی کند، پند نمی گیرد، واقعا غافل است.

[ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی در مقدمه درس خارج 16/2/1393]

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۱۱:۰۵

 یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: یا علی می خواهی پنج کلمه از علم به تو بگویم یا پنج هزار دینار پول به تو بدهم؟ کدامیک را می خواهی؟ امیر المومنین فرمودند: یارسول الله پنج کلمه علمی که به من یاد بدهید، بهتر از تمام عالم دنیاست. رسول خدا فرمودند : یا علی شبها تا یک ختم قرآن نکرده ای نخواب؛ امیرمؤمنان پس از شنیدن سخنان پیامبر خدا فرمود: یا رسول الله ، چه کسی می تواند در یک شب ختم قرآن کند ؟ پیامبر خدا در ادامه سخنانش به امیر مؤمنان فرمودند: شبها هزار دینار صدقه بده بعد بخواب؛ سوم نخواب تا یک بنده را آزاد کنی ، چهارم نخواب تا اینکه خود را از آتش آزاد کنی، پنجم هزار رکعت نماز بخوان . امیرمؤمنان فرمودند: مگر می شود کسی تمام این اعمال را در یک شب انجام بدهد : ختم قرآن کند ، بنده آزاد کند ، خودش را از آتش آزاد کند هزار دینار صدقه بدهد و هزار رکعت نماز بخواند؟ حضرت فرمودند : « شبها که میخواهی بخوابی سوره (قل هو الله احد ) و معوذتین (قل اعوذ برب الفلق ) و ( قل اعوذ برب الناس) و سوره حمد و سوره بقره از آیه اول تا آیه پنجم (و اولئک هم المفلحون ) را بخوان ، که « فاذا قرات هذه فکانما قرات القرآن کله » ؛ « اگر هر شب اینکار را بکنی ، گویی ختم قرآن کرده ای. » دوم : اگر بر من که پیغمبرم و بر اهل بیتم ده مرتبه صلوات بفرستی و بگویی «اللهم صل علی محمد و اهل بیته» مثل این است که هزار دینار صدقه داده ای . سوم: اگر هنگام خواب ده مرتبه این ذکر را بگویی ، مثل این است که بنده ای را خریده و آزاد کرده ای . ذکر این است «لا إلهَ إلّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ و َهُوَ حَیّ لا یَمُوتُ » چهارم: اگر موقع خواب ده مرتبه بگویی : «لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ» مثل اینکه خودت را از آتش دوزخ آزاد کـرده ای ». پنجم : اگر این ذکر را ده مرتبه بـگویی : « کانما صَلَّیْتُ أَلْفَ رَکْعَهٍ» « مثل اینکه هزار رکعت نماز خوانده ای » و آن ذکر این است « یفعل الله ما یشاء بقدرته و یحکم ما یرید بعزته» یعنی خداوند هر چه بخواهد به قدرت خودش انجام می‌دهد ، و به هر چه اراده کند حکم می کند.

( در محضر مجتهدی(ره) ، جلد 1 ، ص42 و 43 )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۴۷

 شرط زندگی و معاشرت را دعوا نکردن قرار دهید، یگانگی و الفت مبدأ همه خوبی‌هاست. از حدیث کساء ادب صحبت کردن فرزندان و شوهر و همسر با یکدیگر را بیاموزید؛ اگر زن با مرد مدارا کند، در نصف اعمال خوب او شریک است. با بزرگ خانواده‌تان مدارا کنید. زن با شوهرش، فرزندان با پدرشان مدارا کنند و حرمت او را نگاه دارند. هماهنگی و موافقت اخلاقی بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ و به صورت صد‌ در صد برای غیر انبیاء و اولیاء علیهم السلام غیرممکن است. اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و باصفا و صمیمی باشد، فقط باید، صبر و استقامت و گذشت و چشم‌پوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.

[ حاج اسماعیل دولابی ، مصباح الهدی]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۴۰

شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (مدظله العالی)

اِتَّقِ اَلْمُرْتَقَى اَلسَّهْلَ إِذَا کَانَ مُنْحَدَرُهُ وَعْراً. وَ کَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ( علیه السَّلام ) یَقُولُ: "لَا تَدَعِ النَّفْسَ وَ هَوَاهَا، فَإِنَّ هَوَاهَا فِی رَدَاهَا، وَ تَرْکُ النَّفْسِ وَ مَا تَهْوَى أَذَاهَا، وَ کَفُّ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى دَوَاهَا" ( الشافی صفحه 598)

 ... می فرماید: بر حذر باش! پرهیز کن! از حرکت در یک سر بالایی آسان، در صورتی که ( پایان آن) سر پایینی آن سخت است. ... گاهی انسان یک راه هایی را در کوهستان می رود، چه پیاده، چه با وسیله، وقتی می رود، راه آسان و خیلی خوبی است. بعد که می رسد به نقطه ای که حالا باید سر پایینی بیاید، می بیند یک پرتگاه مهیب و سختی است، نمی شود پایین آمد، راه صعب العبوری است. منظورشان این هواهای نفسانی است. البته مرحوم فیض (رضوان الله علیه) در اینجا می فرمایند: ... یکی از مصادیقش همین طلب ریاست است. راه هایی که رفتنش به نظر انسان آسان است، لکن پایین آمدن از آن راه آسان نیست. وقتی انسـان آنجا رفـت، گیر خواهـد کرد. به نـقطه ای خواهد رسـید که اگر بـخواهد تنزل بکند، سـقوط است. می گویند از این گونه راه ها پرهیز کن. این شهوات دنیاست. که یکی از آنها هم ، همین رفتن طرف ریاست است. جاه و مقام دنیوی و دنبال پست های گوناگون رفتن، که انسان وقتی از نبردبان شهوت بالا رفت و هوا و هوس نفسانی را اشباع و اغناء کرد، آن طرف قضیه، سقوط است. ... بعد حضرت از پدر بزرگوارشان نقل می فرمایند که آن بزرگوار فرمود: نفس و هوس های نفسانی را رها نکن، مثل یک حیوان که افسارش را بردارند و او را رها کنند، این طوری نباشد؛ رَدا به معنی سقوط است. هوای نفس انسان در آن چیزهایی است که مایه سقوط اوست. هوس های نفسانی انسان را ساقط می کند، تنزل می دهد. رها کردن نفس با هوس هایش، که همین طور هر کار می خواهد انجام بدهد، داء و مرض نفس است. اگر چه سخت می آید، آسان نیست، اما با این کَفُّ النَّفْسِ ، انسان اعتلا پیدا می کند، نورانیت پیدا می کند.

( جلسه 317 ، مورّخ 15/10/ 88)

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۸

 

 باید دانست اگر انسان از خود غفلت کند و در صدد اصلاح نفس وتزکیه آن برنیاید و نفس را سرخود بار بیاورد هر روز ، بلکه هر ساعت، بر حجاب های آن افزوده شود و از پس هر حجابی، حجابی بلکه حجبی برای او پیدا شود تا آنجا که نور فطرت بکلی خاموش شود و از محبت الهیه در آن اثری و خبری باقی نماند بلکه از حق تعالی و آنچه به او مربوط است متنفرگردد و ریشه عداوت حق و مقربان درگاه مقدس او در قلبش محکم گردد تا آنجا که به کلی درهای سعادت به روی او بسته شود و راه آشتی با حق تعالی و شفعاء (اهل شفاعت) منسدّ (بسته) گردد .

 امام خمینی(ره)، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص83

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۱۴:۰۰

خدا به اندازه ای که شما یاری کردید کمک می کند: " ان تنصرالله ینصرکم" در دستگاه خدا نمی توان حقه بازی کرد. حقه بازی مال بازار است. باید ابراهیم وار آماده برای آتش شد تا خدا آتش را بَرد و سلام کند. اگر به مخلوق التماس کند، به زید التماس کند، از برد و سلام خبری نیست. کسی که همه یاری ها را از خدا دید، قهرا مومن به خدا می شود، می بیند کارها را غیر خدا نمی تواند انجام دهد.

[ منبع: کتاب شُهره آفاق ، شرح کلمات عرفانی، اخلاقی آیت الله بهاءالدینی(ره) ]

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۳۰

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله : «خمسٌ لاأدعُهُنَّ حتیَّ المَمات: الأکلُ علی الحضیض مع العبید، و رکوبی الحمار مؤکفاً و حلبی العنز بیدی، و لبس الصّوف و التسلیم علی الصبیان لتکون سنّةً من بعدی؛ ( امالی شیخ صدوق ، ص 130 )

حضرت فرمودند: پنج کار است که تا دمِ مرگ ، من آنها را رها نخواهم کرد: 1ـ روی زمین نشستن و با بردگان غذا خوردن. انسان ننگش نکند که با افرادی که از لحاظ موقعیّت اجتماعی پائین اند ، با این ها بنشیند غذا بخورد. 2ـ بر دراز گوش سوار شوم ، چون در آن روز ،پست ترین مَرکب ها ،دراز گوش بوده است. 3ـ شیر بز را بدست خودم بدوشم . انسان خودش شیر را بدوشد نه این که دستور بدهد شیر را در یک لیوان تمیز جلویش بگذارند. 4ـ پوشیدن لباس پشمی. مراد لباس با پشم خشن است در مقابل لباس های نرم و لطیفی که در آن روز بوده است مانند کتان و پنبه 5ـ به بچه ها سلام بدهم. بعد می فرماید من این کارها را می کنم تا برای آیندگان امت من درس باشد. البته الان شرایط روزگار طوری نیست که انسان الان در خانه بز نگهدارد ،شیر بدوشد و یا ... بلکه می خواهد به ما یاد بدهد رفتارتان را در جامعه رفتار متواضعانه قرار بدهید. در هر مقامی و در هرجا که هستید. اگر رئیسید،اگر مدیرید،اگر تحت امر شما عده ای زندگی می کنند ، حرف شما را گوش می کنند. این موجب غرور و خودباختگی شما نشود .

[ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظلّه العالی در مقدمه درس خارج 9/9/93 ]

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۱۰

 در بازار چوب فروش ها، در هر حجره روزی چند کامیون چوب معامله می شود ولی در پایان روز که سؤال کنی چقدر کاسبی کرده اید، می گویند مثلا ده هزار تومان. اما یک منبّت کار، تکّه ای از آن چوب ها را می گیرد و حسابی روی آن کار می کند و بر روی آن نقش می اندازد و همان تکّه چوب را صدهزار تومان یا بیشتر می فروشد. گاهی اوقات آن قدر نفیس می شود که نمی شود روی آن قیمت گذاشت. در اعمال عبادی هم زیاد عبادت کردن چندان ارزش ندارد، بلکه روی عمل حسابی کار کردن و آن را خوب از کار در آوردن و حقّ آن را ادا کردن نتیجه بخش است. زیارت عاشورا را، مناجات شعبانیه را، نماز شب را یک دفعه بخوان، ولی خوب بخوان؛ لازم نیست خیلی بخوانی. در خیلی خواندن، خطر عادت شدن و بی روح و بی توجه تکرار کردن وجود دارد. مبادا یک عمر توی ظاهر و لفظ و اصطلاح باشید، آنچه مهم است خاصیت و باطن است. مبادا یک عمر با قواعد و الفاظ بازی کنید و از اصل و مغز غافل بمانید.

[ حاج اسماعیل دولابی ، مصباح الهدی ]

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۴۷

 باید خودمان را بسازیم. ... نگذارید برای این که بعد آخرعمر؛! بسیاری از وسوسه‏های شیطان یکیش همین است. شیطان باطنی انسان، همین است که حالا جوانیم، ان‏شاءاللّه‏ وقتی که پیر بشویم آن وقت توبه می‏کنیم. شما نمی‏دانید که برای پیر توبه کردن دیگر به این زودیها امکان ندارد. یک درختی که تازه درآمده است می‏شود کند آن را، و یک بچه هم می‏کند آن را. این درخت وقتی که یک مقداری بزرگ شد، یک مرد بزرگ می‏تواند بکند. یک قدری بزرگتر شد محتاج به آلات است تا کنده بشود. یک وقت درختی که تناور شد و بزرگ شد، مثل «چنارِامامزاده صالح» نمی‏دانم حالا هست یا نه ـ این را دیگر به این[آسانی]ها نمی‏شود کند . ... انسان هر عملی بکند یک ریشه‏ای در نفس پیدا می‏شود، اولش آسان است. یک معصیتی کرد، می‏تواند زودی برگردد. یک قدری که اضافه شد مشکل ترمی‏شود. هر چه برود طرف پیری این قوی تر می‏شود، و انسان ضعیف تر می‏شود. اراده انسان ضعیف تر می‏شود، لکن این معانی که انسان گرفتارش بوده زیادتر می‏شود. نگذارید برای زمان پیری توبه را! نگویید که ما وقتی که حالا رسیدیم به بالاتر، آن وقت، آن وقت دیگر نمی‏شود. همین طور وسوسه می‏کند شیطان، تا آخر که نگذارد ما با ایمان وارد بشویم به آن عالم.

[فرازی از سخنان امام خمینی در حضور کارکنان بخش خبر و جهاد سازندگی در صدا و سیما ، قم،58/08/02 ]

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۳