آفاق

۱۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تلنگر» ثبت شده است

جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنت‌های غلط می‌پردازد:
 
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۲۰

روزی رسول خدا ـ علیه السلام ـ نشسته بود، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از او پرسید: «ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟»
عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:
1. روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۵۵

قطعاً یکی از برنامه‌هایی که مدارس برای دانش آموزان در نظر می‌گیرند برنامه‌ریزی تحصیلی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی است. برنامه‌هایی که جزء لاینفک وظایف مدارس تعریف‌شده است. اما با گسترش فعالیت در فضاهای مجازی و حضور پررنگ نوجوانان و پایین آمدن سن کاربران این فضاها، چه بلایی بر سر تفکرات دانش‌آموز می‌آید؟

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۱۹

کتابخوانی در دنیا

طبق آمارهای جهانی، آمریکایی ها ۲۰ دقیقه، انگلیسی ها۵۵ دقیقه و ژاپنی ها ۹۰ دقیقه از وقت خود را در شبانه روز به مطالعه  کتاب اختصاص می دهند. بر این اساس آماری که از سرانه  مطالعه  کتاب در ایران در کنار تمام نوسانات عددی(از ۲ دقیقه به ۱۵ دقیقه و آخرش ۱۸ دقیقه رسید) تا حالا ارائه شده است، نشان می دهد که ایرانیان تقریبا به میزان آمریکایی ها به مطالعه  کتاب علاقه مند هستند.

کشوری که بزرگ ترین تولید کننده نویسنده در جهان است

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۱۵

غیر قابل اطمینان بودن شبکه های اجتماعی برای کودکان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۵۳

درج عناوین مختلف در قبض آب باعث تعجب مشترکان شده است. / درج عناوین مختلف در قبض آب مشترکان اهوازی باعث تعجب شده است.نکته جالب در این قبض مبلغ۱۴۶۶۷ ریال است که برای بیشتر عناوین تکرار شده است!

فقط اهواز نیست برا ما هم همینطوره !!!

جالبه بدونید با فیش چند سال پیش مقایسش کردم سه چهار تا از عناوین اخیرا اضافه شده !!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۳۸

صدوق آن عالم کم نظیر به اسناد روایتى اش از حضرت باقر (ع) روایت مى کند، عابدى در بنى اسرائیل بود معروف به جریح، در حال عبادت در صومعه اش بود که ماردش آمد و او را صدا زد، جریح چون در حال نماز بود پاسخ مادر را نداد، مادر به محل سکونت خود بازگشت و پس از ساعتى کنار صومعه آمد و فرزندش جریح را صدا زد باز هم پاسخ نگفت و با مادر به سخن نیامد مادر با دل شکسته بازگشت درحالى که مى گفت از خداى بنى اسرائیل مسئلت دارم که تو را به خوارى و ذلت بنشاند.
فرداى آن روز زنى بدکاره کنار صومعه آمد و در آنجا نشست در حالى که فرزندى را در کنار داشت و مى گفت: این طفل زاده شده از جریح است!! این مسئله در میان مردم پخش شد که کسى که مردم را بخاطر زنا ملامت مى کرد
خودش دچار این گناه بزرگ شده، پس از این شایعه حاکم دستور داد جریح را به دار آویزند، مادر جریح با شنیدن این خبر هولناک کنار دار آمد و ناخن به چهره اش مى کشید و صورت خود را لطمه مى زد، جریح گفت: مادر ساکت باش که این بلا از ناحیه پاسخ ندادن به نداى تو بر سر من آمده، مردم وقتى مطلب میان جریح و ماردش را شنیدند، گفتند تکلیف ما نسبت به این حادثه چیست، جریح با تکیه بر خدا گفت کودک این زن بدکاره را بیاورید چون آوردند او را در آغوش گرفت و گفت: اى کودک پدرت کیست؟ طفل به اراده و قدرت خدا به زبان آمد و گفت: پدرم فلان چوپان از فلان طایفه است، خداى مهربان تهمت زده شده به جریح را از دامن او زدود، پس جریح سوگند یاد کرد که از آن پس از خدمت به مادر و احترام به او دست برندارد.

بحار، ج 71، ص 75، ح 68- به نقل از قصص الانبیاء

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۰۰

«ما ولد بار نظر الى ابویه برحمة الاکان له بکل نظر حجة مبرورة فقالوا یا رسول الله وان نظر فى کل یوم مأة نظرة قال نعم الله اکبر و اطیب:» «33»
فرزند نیکوکارى نیست که نگاهش به پدر و مادر نگاه رحمت و مهر باشد مگر این که به هر نگاهى حج قبول شده اى در پرونده اش ثبت مى شود، گفتند اى پیامبر خدا گرچه هر روز صدبار به آنان نظر کند! فرمود آرى خدا در پاداش دادن بزرگ تر و پاک تر از آن است که شما حساب مى کنید.

امالى طوسى، ج 1، ص 314

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۰۲

ابراهیم بن مهزم مى گوید: شب تاریکى از خدمت حضرت صادق (ع) بیرون آمدم و به سوى منزلم در مدینه حرکت کردم در حالى که مادر هم همراه من بود، میان من و او سخن ردّ وبدل شد و من به درشتى و تندى با او سخن گفتم، چون فردا فرا رسید و نماز صبح را بجاى آوردم به محضر امام صادق رفتم حضرت شروع به سخن کرد و فرمود اى ابامهزم تو را شب گذشته چه شده بود که با مادرت به درشتى و تندى سخن گفتى؟! آیا نمى دانى شکم او منزلى بود که تو مدت نه ماه در آن سکونت داشتى، و دامنش گهوارهاى بود که تو آن را لمس مى کردى، و دو پستانش ظرفى بود که از آن شیر مى نوشیدى؟ گفتم همه اینها را قبول دارم فرمود: با او به درشتى سخن مگو.

بصائر الدرجات 243.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۳۴

از حضرت سجاد (ع) روایت شده:
«جاء رجل الى النبى (علیهما السلام) فقال: یا رسول الله ما من عمل قبیح الا قد عملته فهل لى من توبة؟ فقال له رسول الله فهل من والدیک احد حى؟ قال: ابى قال فاذهب فبرّه قال فلما ولى قال رسول الله صلى الله علیه وآله لو کانت امّه:» «42»
مردى نزد پیامبر آمد و گفت عمل زشتى نبوده مگر آن که به آن آلوده شده ام آیا براى من توبه اى هست؟ حضرت فرمود از پدر و مادرت کدام زنده اند؟ گفت: پدرم فرمود: برو به او احسان کن، هنگامى که از نزد پیامبر بیرون رفت، حضرت فرمود: اگر مادرش زنده بود و به او نیکى مى نمود به قبول توبه اش نزدیک تر بود.

بحار، ج 71، ص 82، حدیث 88.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۳۰