آفاق

۱۱۳ مطلب با موضوع «داستان و تلنگر» ثبت شده است

قطعاً یکی از برنامه‌هایی که مدارس برای دانش آموزان در نظر می‌گیرند برنامه‌ریزی تحصیلی، فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی است. برنامه‌هایی که جزء لاینفک وظایف مدارس تعریف‌شده است. اما با گسترش فعالیت در فضاهای مجازی و حضور پررنگ نوجوانان و پایین آمدن سن کاربران این فضاها، چه بلایی بر سر تفکرات دانش‌آموز می‌آید؟

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۶ ، ۱۵:۱۹

استفاده افراطی دانش آموزان از فضای مجازی و چالش های تربیتی / میزان حضور دانش آموزان در فضای مجازی و پرسه زدن آنها در شبکه های اجتماعی؛ یکی از موضوعاتی است که می توان آن را به لیست دغدغه های والدین اضافه کرد

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۴۲

غیر قابل اطمینان بودن شبکه های اجتماعی برای کودکان

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۶ ، ۰۰:۵۳

صدوق آن عالم کم نظیر به اسناد روایتى اش از حضرت باقر (ع) روایت مى کند، عابدى در بنى اسرائیل بود معروف به جریح، در حال عبادت در صومعه اش بود که ماردش آمد و او را صدا زد، جریح چون در حال نماز بود پاسخ مادر را نداد، مادر به محل سکونت خود بازگشت و پس از ساعتى کنار صومعه آمد و فرزندش جریح را صدا زد باز هم پاسخ نگفت و با مادر به سخن نیامد مادر با دل شکسته بازگشت درحالى که مى گفت از خداى بنى اسرائیل مسئلت دارم که تو را به خوارى و ذلت بنشاند.
فرداى آن روز زنى بدکاره کنار صومعه آمد و در آنجا نشست در حالى که فرزندى را در کنار داشت و مى گفت: این طفل زاده شده از جریح است!! این مسئله در میان مردم پخش شد که کسى که مردم را بخاطر زنا ملامت مى کرد
خودش دچار این گناه بزرگ شده، پس از این شایعه حاکم دستور داد جریح را به دار آویزند، مادر جریح با شنیدن این خبر هولناک کنار دار آمد و ناخن به چهره اش مى کشید و صورت خود را لطمه مى زد، جریح گفت: مادر ساکت باش که این بلا از ناحیه پاسخ ندادن به نداى تو بر سر من آمده، مردم وقتى مطلب میان جریح و ماردش را شنیدند، گفتند تکلیف ما نسبت به این حادثه چیست، جریح با تکیه بر خدا گفت کودک این زن بدکاره را بیاورید چون آوردند او را در آغوش گرفت و گفت: اى کودک پدرت کیست؟ طفل به اراده و قدرت خدا به زبان آمد و گفت: پدرم فلان چوپان از فلان طایفه است، خداى مهربان تهمت زده شده به جریح را از دامن او زدود، پس جریح سوگند یاد کرد که از آن پس از خدمت به مادر و احترام به او دست برندارد.

بحار، ج 71، ص 75، ح 68- به نقل از قصص الانبیاء

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۰۰

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۵۶

ابراهیم بن مهزم مى گوید: شب تاریکى از خدمت حضرت صادق (ع) بیرون آمدم و به سوى منزلم در مدینه حرکت کردم در حالى که مادر هم همراه من بود، میان من و او سخن ردّ وبدل شد و من به درشتى و تندى با او سخن گفتم، چون فردا فرا رسید و نماز صبح را بجاى آوردم به محضر امام صادق رفتم حضرت شروع به سخن کرد و فرمود اى ابامهزم تو را شب گذشته چه شده بود که با مادرت به درشتى و تندى سخن گفتى؟! آیا نمى دانى شکم او منزلى بود که تو مدت نه ماه در آن سکونت داشتى، و دامنش گهوارهاى بود که تو آن را لمس مى کردى، و دو پستانش ظرفى بود که از آن شیر مى نوشیدى؟ گفتم همه اینها را قبول دارم فرمود: با او به درشتى سخن مگو.

بصائر الدرجات 243.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۳۴

از حضرت سجاد (ع) روایت شده:
«جاء رجل الى النبى (علیهما السلام) فقال: یا رسول الله ما من عمل قبیح الا قد عملته فهل لى من توبة؟ فقال له رسول الله فهل من والدیک احد حى؟ قال: ابى قال فاذهب فبرّه قال فلما ولى قال رسول الله صلى الله علیه وآله لو کانت امّه:» «42»
مردى نزد پیامبر آمد و گفت عمل زشتى نبوده مگر آن که به آن آلوده شده ام آیا براى من توبه اى هست؟ حضرت فرمود از پدر و مادرت کدام زنده اند؟ گفت: پدرم فرمود: برو به او احسان کن، هنگامى که از نزد پیامبر بیرون رفت، حضرت فرمود: اگر مادرش زنده بود و به او نیکى مى نمود به قبول توبه اش نزدیک تر بود.

بحار، ج 71، ص 82، حدیث 88.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۳۰


حوزه/ تمام اعمال صالح انسان در لبه پرتگاه ریا قرار دارد، چه بسا کار نیک که از خطر ریا دور نمانده و حبط شده است، پس چه زیباست انسان با سلاح اخلاص از نابودی اعمال خویش حفاظت کند.

 خداوند متعال نیز در کتاب وحی، مؤمنین را به اخلاص دعوت فرموده:

 فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ غافر/14

پس خدا را بخوانید ، در حالی که دین او را به اخلاص پذیرفته اید

*حکایت؛

 مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی (ره) دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.

 مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۰

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۰۰

نمی‏توانی زن پرست باشی و روحت آزاد باشد، پول پرست باشی و روحت آزاد باشد و درواقع نمی‏توانی شهوت پرست باشی، خشم پرست باشی. پس اگر می‏خواهی واقعاً آزاد باشی، روحت را باید آزاد کنی. چقدر در همین زمینه ما بیانات عجیبی داریم! حدیثی دیدم در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید که روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به میان اصحاب صفّه‏ رفتند. یکی از آنها گفت: یا رسول اللَّه! من در نَفْس خودم این حالت را احساس می‏کنم که اصلًا تمام دنیا و مافیها درنظر من بی‏قیمت است. الآن در نظر من طلا و سنگ یکی است، یعنی هیچ کدام از اینها نمی‏تواند مرا به سوی خودش بکشد. نمی‏خواهد بگوید که استفاده من از طلا و از سنگ یک جور است؛ بلکه قدرت طلا و قدرت سنگ در این که من را به سوی خودش بکشاند یکی است. رسول اکرم نگاهی به او کرد و فرمود: « اذاً انْتَ صِرْتَ حُرّاً ؛ » حالا من می‏توانم به تو بگویم که مرد آزادی هستی.

[ مرتضی مطهری ، آزادی معنوی ، صدرا ، چاپ سی و هفتم ، 1386 ، ص 34 و 35 ]

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۳۸